جهان نيوز از ارگانهاى حکومتى روز ٣١ مرداد مطلبى با عنوان "جنبش آبی ها در حال پیوند به آشوب سبز" به قلم محسن مهديان منتشر کرد. اين مطلب با اشاره به يک سرى از اعتراضات کارگرى اخير٬ از جمله در نساجى بوکان٬ لاستيک سازى دنا٬ پرريس سنندج٬ نيشکر هفت تپه و اشاره به جوانبى از کنترل کارگرى توصيه ها و خطرهائى را گوشزد ميکند. اين يادداشت فورا هشدار قوچانى و نشريه شهروند را در مورد فعاليت مارکسيستها در دانشگاه تداعى کرد که متعاقب آن هجوم گسترده اى بدنبال اعتراضات ١٣ آذر به دانشگاهها شروع شد و طيفى از دانشجويان چپ را دستگير و زير شکنجه بردند.
مهديان از رکود اقتصادی رو به وخامت در کشور٬ نارضايتى سرمايه داران و اتاق بازرگانى که از آنها با نام مستعار "فعالان بخش خصوصى" اسم ميبرد٬ و بالا رفتن ريسک اقتصادى و سرمايه گذارى سخن ميگويد. افزايش ٣ درصدى نرخ بيکارى٬ بيکارى ١۶۴۶ کارگر تنها در يکماه و نيم گذشته٬ بحران و رکود در شرکتهاى آلمينيوم و فولاد به ترتيب با کاهش توليد ۵٠٪ و بازدهى منفى ۴۴ ٪ ٬ تعطيلى بيشتر کارخانه هاى شکر و کار کردن با ظرفيت پنجاه درصدى کارخانه هائى که هنوز تعطيل نشده اند٬ تعطيلى ۶٠٪ از صنايع تولید لوازم خانگی٬ توقف و تعطيلى ۶٠٪ مسکن و ساختمان سازى در تهران٬ ۵۶ هزار میلیارد تومان بدهی بانکی٬ سقوط ممتد ١۵٠ شرکت بورسى٬ و کاهش ۴٢٪ از مبادلات نظام بانکى بصورت چک از جمله آمارهاى مهديان در اين يادداشت است.
او شايد از سر سادگى رابطه تنگاتنگ اقتصاد و سياست در جوامعى مانند ايران را بروشنى بيان ميکند و از جمله از زبان "مسئولین" ميگويد که "همزمان با برگزاری دادگاههای سبز و مخملین می توان با چرخش متغیر نقدینگی، اقتصاد را متحول کرد"!؟ او در عين حال که اذعان ميکند کاهش ٢٧٪ حجم نقدينگى در فاصله اسفند ٨۶ تا دى ٨٧ با احتساب تورم ٢۵ ٪ قدرت خريد مردم را ۵٢ ٪ پائين آورده است٬ با اينحال افزايش نقدينگى را از منظر سرمايه داران يا همان "فعالان بخش خصوصى" تنها راه کوتاه مدت ميداند و براى خالى نبودن عريضه ميفرمايد "با افزایش نقدینگی کنترل و مهار تورم به شیوه قبل از انتخابات دیگر ممکن نخواهد بود" . يعنى به طرف همان پرتگاه ميروند که محسن رضائى قرار بود با "انقلاب اقتصادى" اش مانع آن شود.
نکته اساسى اما در صحت و دقت آمار و ارقام دولتى مهديان٬ وضعيت واقعى صنايع کشور٬ نرخ تورم و بيکارى و روش بررسى تحليل اقتصادى مطلب جهان نيوز نيست. نکته اساسى اين نتيجه است که بشکل محتومى نتيجه اين بحران عميق اقتصادى رژيم٬ که مهدويان آنرا "رکود و ورشکستگى پياپى کارخانجات" مينامد٬ افزايش بيکاران و سقوط کارگران به "سطح زير طبقه" است که بالقوه آماده شورش است. "زير طبقه" نيز اسم رمز اسلامى و آخوندى خيابان خوابى و گرسنگى و تن فروشى است. و از نظر ايشان اتفاقا دولت و حکومت سوراخ دعا را گم کرده است چون خطر واقعى را نميبيند. او ميگويد اين نيروى ميليونى کارگران گرسنه خطر مهمى است. چون در چند ماه گذشته همه اخبار بر گسترش و شکلگيرى اعتراضات کارگران دلالت دارد. مهديان هشدار ميدهد که ادامه وضع کنونى٬ ورشکستگى کارخانجات٬ و بيکاريهاى گسترده موج اعتراضات آبى را به راه خواهد انداخت .
دادگاهها را براى آبى ها برپا کنيد!
مهديان موج اعتراض جنبش کارگرى را خطرناک تر از "موج سبز" و "براندازى نرم" و غيره ميداند. اعتراض طبقه کارگر را "متعصب" تر نام ميگذارد چون بزعم او "تنها مچ بند سبز نیست که جای خود را به یقه های آبی می دهد. انگیزه اصلی این حرکت خودجوش نگرانی از گرسنگی خانواده و شیر خشک فرزند نوزاد و اجاره مسکن آخر ماه و ادامه تحصیل فرزند و درمان همسر است . " او به اوباش حکومتى و همپالگى هايش هشدار ميدهد که اعتراض کارگران و جنبش يقه آبى ها کاملا جدى است و توصيه ميکند: "به نظر می رسد با ادامه روند کنونی لازم باشد دادگاه سبز و مخملین خود را برای دادگاه آبی غیر مخملین مهیا کند. باید از خلسه پراندوه سبز و مخملین خارج شد و بیشتر نگران خروش آبی ها و سیاهی فقر و قرمزی فساد بود".
حاج آقا صباح الخير!
ما منتظر آمار و ارقام کارشناس اقتصادى- امنيتى جهان نيوز نبوديم که بفهميم اوضاع اقتصادى رژيم اسلامى چگونه است. همينطور منتظر نبوديم که "موج سبز" يا پرچم خونين احمدى نژاد دردى از کارگران و اکثريت مردم محروم دوا کند. وضعيت عينى سياسى و اقتصادى ايران٬ شکاف طبقاتى عميق و فقر و گرسنگى وحشتناک٬ و اختناقى که تاکنون توانسته اين حکومت را سرپا نگهدارد٬ حکم بر برآمد جنبش کارگرى عليه وضع موجود ميدهد. وقتى همه راههاى بالائى ها به بست و تلاشى ميرسد٬ پائينى ها براى ورود به صحنه با پرچم مستقل آماده تر اند. سالهاست که فعالين جنبش کارگرى در بيدادگاههاى اسلامى و زندانهاى ايران زير فشار و شکنجه و گرو کشى مالى و تهديد و ترور و شلاق بوده اند. سالهاست که جنبش کارگرى با خواستها و آمال خود حضورش را به همه شما نان خوران از جيب طبقه کارگر فهمانده است. کارگر وقتى بعنوان يک طبقه بميدان بيايد چندين برابر جمعيت کنونى به حمايتش برميخيزد. اگر حاج آقا تازه بيدار نشده باشند و به کشف "خطر" اعتراض واقعى و اجتماعى طبقه کارگر نائل نشده باشد٬ دارند به اوباش سپاهى و گانگسترهاى مافيائى اقتصادى ميگويند که سهم جماعت اتاق بازرگانى و "فعالان بخش خصوصى" نرسد٬ مجبوريد دادگاه پشت دادگاه راه بياندازيد و "تواب سازى" کارگران هم دردى را دوا نميکند. در متن جنگ و جدال برسر سهم و منافع اقتصادى باندهاى سرمايه داران مسئله بقاى حکومت مطرح است.
و اين نکته گفتنى است که اين دولت احمدى نژاد است که خود را براى تهاجم به کارگران آماده ميکند. دولتى که بزعم تحليل هاى بى پايه بسيارى "راى اش را از کارگران" گرفته است. مبناى اين تحليل ها قبول صورت ظاهر همان عوامفريبى هاى تبليغاتى احمدى نژاد است. اين دولت بعنوان کارگزار باندهاى اقتصادى و تراستهاى مختلف با نيروى مجهز سرکوب بطور علنى عليه کارگران گرسنه اعلام جنگ کرده است. اگر ماموريت مهديان با صغرا کبرى اقتصاديش اينست که به کارگران و فعالين کارگرى بگويد اگر تکان بخوريد بيدادگاههايتان آماده است٬ کور خوانده اند. شکم گرسنه که اين حرفها سرش نميشود. چند ميليون را ميخواهيد به کهريزک ها و بيدادگاههايتان ببريد؟ نميتوانيد صف اعتراض خانواده هاى کارگران گرسنه را "آشوب عوامل آمريکا" معرفى کنيد و به طرف شان شليک کنيد. اين توجيه يک هفته دوام نمى آورد. شما مجبوريد به نام دفاع از منافع سرمايه داران انگل و دولت اسلامى با باندهاى نظامى اش به کارگران شليک کنيد. اما با همين کارتان شيپور انقلاب و قيام کارگرى عليه نظم کثيف سرمايه دارى اسلامى بصدا در مى آيد. *